ایهام
تعریف اول:
ایهام در لغت به معنای درشک و گمان افکندن است اما در اصطلاح علم بدیع، آوردن واژهای است با حداقل دو معنی مناسب با کلام، یکی نزدیک به ذهن و دیگری دور از ذهن.
ســاده تـر:
هر گاه دو معنای یک واژه را بتوان درون بیت یا عبارت جاگذاری کرد و از هر دو معنا کلامی منطقی به دست آید آن واژه «ایهام» دارد.
معمولاً مقصود شاعر معنی دور آن است و گاهی نیز هر دو معنی مورد نظر میباشد.
یـادآوری مهــم ۱ : کلمهای یک ایهام دارد باید حتما خارج از متن دو معنی داشته باشد.
یـادآوری مهــم ۲ : معمولا در ایهام یکی از دو معنا منظور واقعی شاعر یا نویسنده را می رساند اما اگر معنای دیگر، پس از جاگذاری در کلام، آن را از منطقی بودن خارج نکند ایهام را میپذیریم.
یـادآوری مهــم ۳ : برای یافتن به صورت زیر عمل میکنیم:
ß به دنبال واژههای دو معنایی ( یا چند معنایی) میگردیم که در این میان واژههای ایهام برانگیز اولویت دارند.
ß همه معانی واژه را به ذهن میآوریم و یک به یک به جای واژه، جاگذاری میکنیم، اگر دو معنا پس از جاگذاری قابل قبول بود، ایهام داریم
یـادآوری مهــم ۴ : بسیاری از بیتهایی که تخلص شاعر در آنها آمده است ایهام دارند:
یـادآوری مهــم ۵ : گاهی یک ترکیب یا کل جمله را میشود به دو شکل معنا کرد اغلب چنین ایهامهایی استثنایی هستند و تنها در بیت یا عبارتی خاص آفریده شدهاند.
یا رب آن زاهد خود بین که به جز عیب ندید / دود آهیش در آیینهی ادراک انداز
ندارم دستت از دامن مگر در خاک و آن دم هم / که بر خاکم روان گردی به دور دامنت گردم
گر پر از لاله سیراب بود دامن کوه / مرو از راه که آن خون دل فرهاد است
بزد تیر بر چشم اسفندیار / سیه شد جهان پیش آن نامدار
دیشب به سیل اشک ره خواب میدزم / نقشی به یاد روی تو برآب میزدم
« با حکم اعدام دیگر سرافرازمان میکنید. . . . »
دلم که چون سر زلف تو میرود بر باد / به دام عشق در افتاد و هر چه باداباد
دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری / جانب هیچ آشنا نگاه ندارد
نکته ۱ : ایهام نوعی بازی با ذهن است به گونهای که ذهن را بر سر دوراهی قرار میدهد.
نکته ۲ : انتخاب یکی از دو معنی ایهام در یک لحظه بر ذهن دشوار است و این امر باعث لذت بیشتر خواننده میشود.
نکته ۳ : شرط شناخت ایهام در آن است که خواننده معانی مختلف یک واژه را بداند.
حال با هم چند مثال میخوانیم تا با نقش ایهام در شعر بیشتر آشنا شویم:
ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است / ببین که در طلبت حال مردمان چون است “حافظ“
«مردم» در مصراع دوم به دو معنی “انسان” و “مردمک چشم” به کار رفته است و در هر معنی با کلمات دیگر تناسب دارد:
الف: در معنی انسان با نشستن و حال و طلب مربوط است.
ب: در معنی مردمک با گریه و چشمم و خون و بدن مربوط است.
به راستی که نه همبازی تو بودم من / تو شوخ دیده مگس بین که میکند بازی “سعدی“
«بازی» به دو معنی “بازی و شوخی” کردن و “باز (پرنده شکاری) ” بودن به کار رفته است و در هر معنی با کلمات دیگر رابطه دارد:
الف: در معنی بازی و شوخی با همبازی و شوخی تناسب دارد.
ب: در معنی باز (شاهین) بودن با مگس مربوط است.
ما در پیاله عکس رخ یار دیدهایم /ای بی خبر ز لذت شرب مدام ما “حافظ“
«مدام» هم به معنای “شراب” و هم به معنای “همیشه” است.
امشب صدای تیشه از بیستون نیامد / شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد “حزین لاهیچی“
«شیرین» هم “اسم معشوق خسرو” وهم به معنای “لذت بخش” است.
حکایت لـب شیرین کلام فرهاد است / شکنج طرهی لیلی مقام مجنون است “حافظ“
واژه «شیرین» دو معنی دارد هم “خوشمزه و گوارا” و هم “نام معشوقهی فرهاد”
در ادامه همین بحث به انواع ایهام میپردازیم.
ایهام تناسب
ایهام تناسب یکی از زیر مجموعههای ایهام است عموماً با درگیر ساختن ذهن خواننده بر سر انتخاب یک معنی از میان چند معنی لغت، لذّت ادبی ایجاد میکند. تفاوت ایهام ساده با ایهام تناسب آن است که در ایهام، هر دو معنی پذیرفتنی است اما در ایهام تناسب، تنها یک معنی به کار میآید (معنای حاضر) یعنی شعر با آن معنی گزارش میشود و یکی از معانی در شعر نیست (معنای غایب) اما این معنی غایب، با واژه یا واژههای دیگر یک تناسب (مراعات نظیر) ایجاد میکند. بیشترین ایهام تناسب در ادبیات فارسی در اشعار حافظ و سعدی است؛
یـادآوری مهــم ۱ : در ایهام هر دو معنای واژه را میتوان به جای آن در سخن جاگذاری کرد اما در ایهام تناسب فقط یکی از آن دو جاگذاری میشود حال اگر معنای دوم که قابل جاگذاری نیست با یک یا چند واژه در بیت و عبارت ارتباط و تناسب داشته باشند ایهام تناسب به وجود میآید در غیر این صورت نه ایهام پدید میآید و نه ایهام تناسب.
یـادآوری مهــم ۴ : برای یافتن «ایهام تناسب» به صورت زیر عمل میکنیم:
ß ابتدا واژههای «ایهام برانگیز و چند معنایی» را پیدا میکنیم و معنی آنها را به ذهن میسپاریم.
ß اگر فقط یک معنی قابل جاگذاری بود، معنی غیر قابل جاگذاری را زیر کلمه یادداشت میکنیم
ß اگر بین معنای غیر قابل جاگذاری با سایر واژهها، تناسب و ارتباط وجود داشت ایهام تناسب داریم (=در غیر این صورت نه ایهام داریم و نه ایهام تناسب)
به مثالهای زیر در شعر سعدی توجه کنید:
چنان سایه گسترد بر عالمی / که زالی نیندیشد از رستمی
زال و رستم در مصرع دوم ذهن را به سوی این معنی میبرد که منظور از زال در این مصرع، نام پدر رستم است در حالی که این معنی درست نیست. «زال» در این جا به معنی “پیرزن سفید موی” است. تکاپوی ذهن در مورد واژهی «زال» که با دو معنی به کار رفته است، ایهام تناسب را میسازد که یکی از آن دو معنی پذیرفتنی، و دیگری با بعضی از اجزاء کلام تناسب دارد، و یک مراعات نظیر میسازد.
یعنی معنی «زال» پدر رستم، با “رستم” مراعات نظیر میسازد و «زال» به معنی “پیرزن سفید موی” که ذهن با تلاش به آن میرسد ایهام تناسب میسازد.
یکی را حکایت کنند از ملوک / که بیماری رشته کردش چو دوک
در بیت بالا «رشته» به معنای “نخ”، با “دوک نخریسی” ارتباط دارد اما در اینجا مراد از رشته، نخ نیست بلکه نام بیماری (پیوک) است که با این معنی ارتباطی ندارد. اما ذهن در ابتدا به گمان میافتد که تناسب و ارتباطی برقرار است.
چـون شبنم افتـاده بـدم پیش آفتاب / مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم
واژهی « مهر » ایهام تناسب دارد، چون معنی مورد نظر شاعر “عشق و محبت” است اما غیر از این معنی واژهی « مهر » به “معنی خورشید” است که در این صورت با واژههای « عیوق و آفتاب » تناسب دارد.
بی مهر رخت روز مرا نور نمانده است / وز عمر مرا جز شب دیجور نمانده است
در این بیت حافظ با زیبایی هرچه تمامتر واژه «مهر» را آورده تا مهر در معنای خورشید و آفتاب با روز که در ادامه مصرع آمده تناسب ایجاد کند.
مثالهایی از شعر حافظ:
در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو / به هواداری آن عارض و قامت برخاست
رابطه بین «هوا» و «باد»، که «هوا» در این بیت به معنی “میل” است نه به معنی “هوایی” که با باد تناسب دارد.
و یا پروانه و شمع در این شعر از حافظ:
در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست / ورنه از دردت جهانی را بسوزانم چو شمع
و در شعری از صائب تبریزی:
گـر هـزار اسـت بلبـل این بـاغ / همـه را نغمـه و تـرانه یکـی اسـت
واژهی « هزار » به دو معنی است : ۱- بلبل، ۲- عدد
هزار که در این جا منظور شاعر معنی دوم است اما غیر از معنی فوق کلمهی « بلبل » با کلماتی چون « باغ، نغمه و ترانه » تناسب دارد
ایهام تداعی
در این نوع ایهام شاعر با آوردن لغاتی که چند تلفظ دارند و یا چند املا هستند، مانند (خطا/ختا – طایر/تایر – خوار/خار و. . . ) ، سعی در برقراری تناسب با سایر لغات و مفاهیم موجود در بیت را دارد.
یعنی: تلفظ لغت ایهام دار + واژهای مناسب با معنی غیر مورد نظر (قریب)
مثالی در شعر حافظ:
خواهم از زلف بتان نافهگشایی کردن / فکر دور است، همانا که خطا میبینم
واژه «خطا» در ظاهر به معنای اشتباه است ولی اگر به سایر مفردات بیت توجه داشته باشیم درخواهیم یافت که نافهگشایی و خطا (ختا و ختن) به سبب داشتن تناسب متضمن آرایه ایهام تداعی شدهاند.
در واقع وقتی ما صرفاً بیت را میخوانیم و به املای آن بیتوجه هستیم، ذهنمان به سوی تناسب (ختا و ختن) و آهوان معروف آن ناحیه در چین (ختا) و نافهگشایی آنها میرود و آرایه ایهام تناسب بهوجود میآید، ولی چون املای لغت «ختا» را در بیت نمییابیم، آرایه ایهام تداعی در مورد خطا و نافهگشایی پدید میآید.
ختا و ختن: ختن شهری بود در ترکستان شرقی ( ترکستان چین ) و گاهی هم بتمام ترکستان چین اطلاق شده است چنانکه چین شمالی را ختا نیز میگفتند.
نافه: ۱ – ناف آهوی مشک. ۲ – مادهای خوشبو که در ناف آهوی مشک جمع میشود
نافه گشایی:۱ – عمل نافه گشا. ۲ – عطرافشانی
مثالی در شعر شاکر بخاری:
بگامیسپرد از ختا (خطا) تا کسی / بیک تک دوید از بخارا به وخش
به شکل کلی و ویژه میتوان ایهام را به یازده گونه تقسیم کرد:
۱–ایهام تام:آن است که کلمهی مورد نظر، بیش از دو معنی داشته باشد. مانند این بیت:
دل، عکس رخ تو در آب روان دید
واله شد و فریاد برآورد که ماهی
برخی ایهام را که دارای سه معنی باشد را”ایهام تام” گفتهاند و در صورتی که بیش از سه معنی داشته باشد، “ایهام ذوالوجوه”گفته میشود.
۲–ایهام تناسب: آن است که معنای مورد نظر کلمهی دار، با کلمات دیگر مناسبتی نداشته باشد، اما معنای غیرموردنظر، با کلمهای دیگر در آن عبارت متناسب باشد. مانند این بیت:
کسی به وصل تو چون یافت پروانه / که زیر تیغ تو هر دم سر دگر دارد
۳–ایهام توکید: آن است که واژهای تکرار شود، اما در هر جا، معنایش تفاوت کند. مانند این بیت زیر:
چو بزم خسرو و آن بزم وی به دیده بویی / نشاط و نصرتش افزون تر از شمار، شمار
۴–ایهام طباق (ایهام تضاد) : آن است که گوینده دو معنی غیر متضاد را با دو لفظ بیاورد که در میان معنی حقیقی آن دو لفظ، تضاد باشد. به عبارت دیگر، لفظ به کار رفته در معنی مورد نظر، با سایر اجزای کلام تضاد ندارد، اما در معنی غیر مورد نظرش با اجزای دیگر کلام تضاد پیدا میکند. همانند این بیت:
هست شایسته اگر جفت آید خشم / طاق ابرو برای جفتی چشم
۵– ایهام عکس:آن است که واژهی مقدم، با تغیر معنی هم در آخر هم آورده شود و در واقع از نوعی جناس استفاده شود. مانند این بیت:
بهرام که گور میگرفتی همه عمر / دیدی که چگونه گور بهرام گرفت؟
۶–ایهام مبیّنه: آن است که واژه یا عبارتی آورده شود که با معنی مورد نظر رابطه داشته باشد. مانند بیت زیر:
به راستی که نه همبازی تو بودم من / تو شوخ دیده مگس بین که میکند بازی
۷–ایهام مجرد (مُجرّده) : آن است که لفظی مناسب با هیچ یک از دو معنا آورده نشده باشد. مانند این بیت:
منم به روی تو حیران و دیگران که نباشند / غریب، بی بصرانند، بهتر آن که نباشند
۸–ایهام مرشح (مُرشّحه) : آن است که کلامی مناسب با معنی غیر مورد نظر آورده شود. مانند این بیت:
شاه از آن گور برنتافت ستورکی / توان تافتن عنان از گور؟
۹–ایهام مُوَشّح: آن است که گوینده با هر دو معنی مورد نظر و غیر مورد نظر، الفاظی مناسب بیاورد. مانند این بیت:
رفت برون مدعی از کوی تو / چشم بد دور شد از روی تو
۱۰–ایهام مهیا: ان است که عبارت، آمادگی پذیرش ایهام را نداشته، اما گوینده با اعمال تصرفی در عبارت، کلام را آمادهی ایهام کرده است. مانند این بیت:
ز تیرت گر نمردم بر دلت آمد گران از من / ندانستم اگر کردم گناهی، بگذران از من
۱۱–ایهام وصل: این نوع ایهام گونهای از تفنن ادبی است و آن است که کلمهای در عبارت به گونهای نوشته شود که باید غیر از صورت نوشته شدهی آن، تلفظ گردد زیرا اگر به همان صورت خوانده شود، وزن شعر خراب میشود. مانند این شعر زیر:
مجنون شدم از عشق توتا شدی در دلبری چون لیلی / گر به گورستان مشتاقان گذر افتد تو رازنده سازی مرده را چون عیسی
گفتنی است که ایهام وصل، تناسبی با سایر ایهامها ندارد! ایهام را توریه، توهیم و تخیل نیز نامیدهاند.
تســت : در تمام گزینهها به جز گزینه ی. . . . . . ایهام آفریده شده است.
- او شغاد آن نابرادر بود /که درون چه نگه میکرد و میخندید
- جان ما را صفای خود ده و دل ما را هوای خود ده و چشم ما را ضیای خود ده
- خون در روی مالیدم تا در چشم شما سرخ روی باشم که گلگونه مردان خون ایشان است.
- استاد تویی هنر این فرش است دریغ همه عمر یک نظر به زیر پا نینداختم، هنر این ذوق گسترده است.
تست: آرایههای بیت زیر کداماند؟ ( هنر -۹۲)
فرهاد شورانگیز اگر در پای سنگی جان بداد / گفتار شیرین، بی سخن در حالت آرد سنگ را
- تلمیح- ایهام– حس آمیزی- کنایه
- اغراق- جناس- تضاد- تشبیه
- تشبیه- حس آمیزی- تلمیح- تشخیص
- اغراق- تشخیص- جناس- کنایه
تست: در کدام گزینه « ایهام تناسب» زیبا و دقیق بکار رفته است؟
۱) روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد / زآن زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما
۲) میان گریه میخندم که چون شمع اندرین مجلس / زبان آتشینم هست لیکن در نمیگیرد
۳) چشمه خورشید تویی سایه گه بید منم / چون که زدی بر سر من پست و گدازنده شدم
۴) کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود / عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
تست: در انتخاب عنوان داستان«گلدستهها و فلک» آل احمد از آرایه ادبی بهره گرفته است؟
تست: در بیت:
گم بود در عمیق زمین شانه بهار / بی تو ولی زمینه پیدا شدن نداشت
« کدام واژه میتواند به صورت ایهام» به کار رود؟
همچنین شما عزیزان می توانید فیلم آموزشی زیر را تهیه نمایید و به صورت جامع با این مبحث آشنا شوید.
اگر فیلم بالا را به صورت آنلاین نمی توانید نگاه کنید نرم افزار adobe flash را از اینجا دانلود و بر روی کامپیوترتان نصب نمایید تا از این به بعد فیلم ها را به صورت آنلاین تماشا کنید
و یا اگر می خواهید این فیلم آموزشی را دانلود کنید و همیشه آن را بر روی کامپیوترتان داشته باشید اینجا کلیک نمایید.