بسیج دانشجویی دانشگاه علوم اقتصادی در نامهای خطاب به وزیر علوم اعلام کرد: به نظر شما این مصلحت نظام است که تنها دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی کشور را با توجه به ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی که این دانشگاه میتواند یکی از سردمداران نظریه پردازی این مهم باشد، به جای اینکه چنین مراکزی را رونق بخشیم و به فکر توسعه و رشد آن باشیم ،حذف کنیم؟!
به گزارش گروه دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»، بسیج دانشجویی دانشگاه علوم اقتصادی با صدور نامهای خطاب به محمد فرهادی وزیر علوم اعلام کرد: چرا دانشگاهی که به صورت تخصصی به علم اقتصاد می پردازد نه تنها زمینه توسعه اش را برنامه ریزی نمیکنید بلکه شرایط انحلالش را پیریزی میکنید.
متن این نامه بدین شرح است:
«وزیر محترم علوم،تحقیقات و فناوری دولت تدبیر و امید
با سلام و احترام
«سیاست پیشرفت علمی با شتاب بالا، یک سیاست بنیادی برای نظام است و مجموعه مغز متفکر کشور جهت گذر از دشواری ها و عبور از خطرگاه ها و لغزش گاه ها در ایران اسلامی به این نتیجه رسیده است که، یکی از دو یا سه رکن یا مقدمه ی این سیاست بنیادی، پیشرفت علم است» (مقام معظم رهبری)
با توجه به ابلاغ سیاستهای اقتصاد مقاومتی از سوی رهبری، امروزه تحقق اقتصاد مقاومتی نیازمند موتور محرکهای است که بتواند تحرک لازم را در قوای سهگانه و دستگاههای زیر مجموعه ایجاد کند و در این میان نقش آفرینی نخبگان دانشگاهی حائز اهمیت ویژهای است.
علاوه بر این عموما استراتژیهای دانشگاهی وارد سازمانهای تصمیم گیر و سپس وارد نهادهای اجرایی میشود. یعنی بهترین مکان برای پرداختن و تئوریزه کردن ایدهها دانشگاهها هستند. زیرا سازمانها و نهادهای اجرایی توان،حوصله و فرصت پرورش و کاربردی کردن ایده ها را ندارد.
مصوبه شماره ۱۹۰۱/۲۱۸۶۷۷ مورخ ۰۹/۰۸/۱۳۸۳ شورایعالی اداری مبنی بر ادغام دانشگاه علوم اقتصادی با یکی از دانشگاههای تهران آغاز حرکتی بود که پیش بینی سرانجام آن در آن روزها شاید سخت، اما امکان پذیر بود و انتظار میرفت تصمیم های کارشناسانه مدیران این مرز و بوم به سرانجامی خوشایند بیانجامد.
دانشگاه علوم اقتصادی از آن به بعد ۴ دوره تنشزای حاکی از بیتوجهی به سرنوشت تنها دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی ایران را تجربه کرد، تجربهای که نه تنها کمک به انجام رسالت این دانشگاه نکرد بلکه سعی در تضعیف ته مانده توان مقاومتی ایشان جهت حفظ، پایداری و رشد بومی علم اقتصاد، حسابداری، مالی و بانکی داشت و همچنان دارد.
جناب آقای فرهادی
بر خویش لازم میدانیم که تنها دانشگاه تخصصی علم اقتصاد و تجارت را به شما معرفی کنیم:
دانشگاه علوم اقتصادی به عنوان نخستین مرکز آموزشی وزارت اقتصاد و دارایی ایران در سال ۱۳۱۵ بنیان گذاری شد. مجوز تأسیس این دانشگاه با عنوان «دانشکده امور اقتصادی و دارایی» در شهریور ماه سال ۱۳۶۶ توسط وزارت فرهنگ و آموزش عالی وقت صادر شد.
این مرکز آموزشی در سال ۱۳۸۲ با مصوبه شورایعالی اداری از وزارت اقتصاد و دارایی جدا شد و تحت پوشش وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اطلاعات قرار گرفت و به «دانشکده علوم اقتصادی» تغیر نام و در سال ۱۳۹۰ به «دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی» تغیر ماهیت داد.
این دانشگاه از طریق کنکور سراسری در دو مقطع کارشناسی (حسابداری- گرایشهای دولتی، مالیاتی و حسابرسی)، اقتصاد (گرایشهای نظری، صنعتی، حمل و نقل، مدیریت امور بانکی، مدیریت مالی، مدیریت گمرک و مدیریت بیمه) و کارشناسی ارشد (حسابداری، مدیریت مالی، مهندسی مالی، ریاضی مالی، مهندسی سیستم های اقتصادی و اجتماعی، اقتصاد اسلامی، اقتصاد انرژی و MBA) دانشجو میپذیرد.
فعالیتهای دانشجویی دانشگاه علوم اقتصادی گسترده بوده و فعالین دانشجویی زیادی از دانشجویان آن برخاستهاند که اکنون در بطن و مغز و استخوان مالیه عمومی کشور ایفای نقش میکنند.
آری، اینجا جفای دو وزارت امور اقتصاد و دارایی و علوم، تحقیقات و فناوری اطلاعات در عدم تامین ابتدایی ترین نیاز دانشگاه علوم اقتصادی ( به لحاظ مکان استقرار در خور شأن تنها مرکز علمی و دانشگاهی تخصصی اقتصاد) در خور توجه است.
حال در کشورهایی که چشم انداز بلند مدت در جهت ارتقای همه جانبه آموزشی، اجتماعی، فرهنگی و علی الخصوص اقتصادی را دارند، دانشگاه هایی تأسیس میشوند که به صورت تخصصی با توجه به نیاز ملت خویش به یک موضوع خاص میپردازند.
لذا هریک از دستگاه های اجرایی مهم جهت تربیت نیروی انسانی لازم و در راستای اهداف و وظایف خود اقدام به تشکیل و تاسیس قانونی مراکز علمی مختص خود میکنند تا در کنار سایر مراکز علمی و دانشگاهی در امر تأمین و آموزش نیروی انسانی مورد نیاز خود تسهیل کرده باشند، اما اکنون شما و همکارانتان سعی در انحلال و ادغام تنها مرکز تخصصی اقتصاد این مرز و بوم را دارید. ادغامی ناگهانی، در نهایت سکوت و در میانه یک ترم تحصیلی.
نماینده دولت در وزارت علوم
در نیمسال دوم سال تحصیلی ۹۴-۹۳ هنگامی که دانشجویان پس از تعطیلات نوروز به کلاسهای درس خود باز میگشتند با تغییر سر درهای دانشگاه خود بدون هیچ اطلاع قبلی روبرو شدند. مواجه ناگهانی دانشجویان دانشگاه با این اتفاق سبب شد که از آن زمان تاکنون بر سر کلاس های درس خود حاضر نشوند،چرا که ابهاماتی بسیاری در ذهن ایشان نقش بسته است و حقوق خویش و احترامشان را لگد مال دیده و خواستار پاسخ گویی و شفاف سازی این امر مهم شده اند و تاکنون هستند.
البته پس از پیگیریهای فراوان و بیپاسخی مسئولین این اتفاق به ابلاغیهای با شماره ۱۷۸۱/۲۲/۲ مورخ ۱۶ فروردین ماه ۱۳۹۴ برخوردیم که درست یک هفته پس از تعویض سردرهای دانشگاه، شورای گسترش آموزش موافقت خود را با ادغام دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی و دانشگاه خوارزمی اعلام کرده است. ادغامی که طبق توافق سرپرستان دو دانشگاه صورت گرفته است و دیگر نامهای از شورایعالی انقلاب فرهنگی مورخ ۱۵/۱۰/۹۳ مبنی بر تعیین وضعیت دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی.
جناب آقای فرهادی
آیا تغییر سردرهای یک دانشگاه بدون اطلاع قبلی به دانشجویان و اساتیدش و الحاق آن به دانشگاهی که تنها تشابهی که با هم دارند نام دانشگاه است، یک تصمیم کارشناسانه، مدیریتی، مدبرانه و امید بخش است؟! تصمیمی که سوالات و انتخاب به حق دانشجویان را نادیده گرفته است. دانشجویانی که چرخ دندههای موتور پیشرفت علمی و مظهر آرمان گرایی یک ملت اند.
این چگونه تصمیم کارشناسی شده ایست که سبب مخالفت هیأت علمی، اعتراض و تحصن حدود ۲ هزار دانشجو شده است؟!این چگونه تصمیم مدبرانهای است که هیأت امناء دانشگاه در شکل گیری تصمیمی این چنین تاثیر گذار حضور نداشته و حتی در جریان امور قرار نداشته اند؟
چرا برای دانشگاهی که به صورت تخصصی به علم اقتصاد میپردازد نه تنها زمینه توسعه و رشد روافزون آن را فراهم نمی آورید بلکه شرایط انحلالش را پیریزی میکنید و در برنامهای الحاقی به ادغام آن با دانشگاهی دیگر کمک میکنید؟ دانشگاهی که هیچ سنخیت با علم اقتصاد ندارد و قص علی هذا .
اگر سیاست وزارت علوم مبنی بر توسعه کیفیت آموزشی است چنانچه مختصات فیزیکی (ساختمان ها)، اساتید، خوابگاه ها و محتوای آموزشی با این ادغام هیچ تغییری نخواهند داشت، پس مصداق توسعه کیفیت آموزشی چیست؟! آیا تغیر سردر و سربرگ های یک دانشگاه موجب افزایش گستره کیفیت آموزشی آن می شود؟!
چگونه دانشگاه خوارزمی که بسیاری از رشته های علوم اقتصادی را دارا نیست، میتواند برایتان مبنای مقایسه با دانشگاه علوم اقتصادی باشد و استدلال توسعه کیفیت آموزشی را مطرح کنید؟!
اگر مصوبه ادغام دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی از سال ۱۳۸۳ تاکنون وجود داشته است چگونه در یک دهه عنوان این مرکز آموزشی را در دفترچه انتخاب رشته سازمان سنجش که مورد تائید وزارت علوم است را ذکر و منتشر میشود؟! و علاوه بر آن افزایش پذیرش دانشجو نیز برای آن در نظر گرفته میشود؟!
لازم به ذکر است شورایعالی انقلاب فرهنگی طی اطلاعیهای با کد ۹۳۱۳۷۱ مورخ ۲۶ فروردین ماه ۹۴ اعلام کرده است که هیچ مصوبهای در راستای ادغام دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی با دانشگاه خوارزمی نداشته است. این همه جای تعجب و ابهام واقعا اعجاب انگیز نیست؟!
وزیر محترم علوم
در مصاحبه شما و دیگر مسئولان وزارت عنوان شده است که دانشگاه علوم اقتصادی مجوز دانشگاه شدن را نداشته است و دانشکده محسوب میشود چنانچه شورای گسترش آموزش طبق مصوبهای به شماره ی ۵۸۲۱۸/۲۲/۲ مورخ ۲۶/۰۴/۱۳۹۲ موافقت قطعی خود را در جلسه مورخ ۱۴/۰۲/۹۲ با ارتقاء این دانشکده اعلام کرده است. چگونه میشود که شورای گسترش آموزش کشور مصوبه ابلاغی خود را غیر قانونی میخواند؟
چگونه میشود دانشگاهی که مجوز دانشگاه بودن را ندارد در در دفترچه انتخاب رشته عنوان دانشگاه (دولت کنونی) برای آن ذکر میشود،افزایش پذیرش دانشجو میگیرد و اجازه اخذ شهریه دورههای شبانه مطابق مصوبه دانشگاههای کشور به آن داده میشود؟!
بسیاری از دانشجویان در خصوص ادغام نگران مدرک دانشگاهی خود هستند، در پرسشی که در جلسات برگزار شده با مسئولین دانشگاه و شورای گسترش آموزش صورت گرفت مطرح شد که «به دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه علوم اقتصادی مدرک دانشگاه علوم اقتصادی داده می شود».
چگونه است در دانشگاهی که منحل شده و مهر و سربرگ های آن تغییر کرده است بر روی مدرک دانشجویان مهر دانشگاه علوم اقتصادی زده میشود؟! مگر میشود که از مهر دانشگاه منحل شده جهت اعتبار بخشیدن به مدارک تحصیلی استفاده کرد؟! آیا این مهم نمونهای از جعل محسوب نمیشود؟! آیا این مهم بیش از موهوم سازی نیست؟!
از شما میخواهیم نمونه ناموفق ادغام دانشگاه علوم پزشکی ایران را با دانشگاه تهران به یاد آورید، تنش و ضعف وارده بر قشر فرهنگی و علمی مان را به یاد آورید و از همه مهمتر به یاد آورید ایستادگی و مقاومت قشر دانشجویی در رسیدن به احترام، انتخاب و خواسته مسلم خویش.
شاید پردازش به اصل وجودی و اهمیت این دانشگاه در سازماندهی مالیه عمومی کشورمان به درک اهمیت موضوع کمک کند:
در این رابطه این نکته ضروری است که بدانیم نقش و مأموریت دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی صرفا تربیت حسابدار و مدیر مالی و مدیر اقتصادی نیست به این دلیل که این نقش را دیگر دانشگاه های صاحب نام از جمله دانشگاه تهران، شهید بهشتی، علامه طباطبایی و دهها دانشگاه در دیگر استان های کشور ایفا میکنند که اگر دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی از آنها بهتر نباشد یقینا بدتر نیست.
پس وظیفه و مأموریت اصلی دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی همانا تربیت نیروی انسانی روزآمد و کارآمد با آموزشهای ویژه مالی محاسباتی برای اداره دهها واحد و دستگاه اجرایی سازمان مالیه عمومی کشور است.
جناب وزیر
صحبتهایی را برخی مسئولان وزارت و سرپرست دانشگاه خوارزمی مطرح کردهاند که این ادغام ناگهانی به خاطر مصلحت نظام بوده است. به نظر شما این مصلحت نظام است که تنها دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی کشور را با توجه به ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی که این دانشگاه میتواند یکی از سردمداران نظریه پردازی این مهم باشد، به جای اینکه چنین مراکزی را رونق بخشیم و به فکر توسعه و رشد آن باشیم ،حذف کنیم؟!
شما میدانید نیاز کشور به این مهم است که دانشگاههای دانش بنیان و دانشگاههایی که ارتباط خوبی با صنعت برقرار میکنند را باید قوت بخشید ؛ آیا مصلحت نظام است که دانشگاهی را که ارتباط خوبی با صنعت برقرار کرده و تنها دانشگاه تخصصی اقتصادی هستند و با تاکید خاص روی نیاز کشور آموزشش را برنامه ریزی کرده منحل کنید؟ این درست است دانشگاهی را که بسیاری از اساتید مدعو آن افراد حرفهای در رشته های این دانشگاه هستند و بخاطر وجود دانشگاه تخصصی در اینجا تدریس میکنند را منحل کنیم؟!
این مصلحت نظام است که تنها دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی که متولی برگزاری اولین کنفرانس ها و آموزش ها و از مراکز ترویج حسابداری ارزشی ،اقتصاد اسلامی ،بانکداری اسلامی است و همچنین دانشگاهی که در بخش آموزش قانون مالیات بر ارزش افزوده کمک کننده و نقشی حیاتی را در کشور دارد به یکباره حذف و ادغام کنید؟!
آیا مصلحت نظام است که به قشر فرهیخته کشور، دانشجویان، اساتید و کارمندان دانشگاه هیچ گونه اطلاعی درباره این ادغام و چگونگی انجام آن داده نشود، و اینگونه به ایشان توهین شود؟!
آیا این مصلحت نظام است که با بیتدبیری در این موضوع حرکت علمی این دانشگاه اقتصادی را کور کرده و ناامیدی را به بدنه علمی دانشجویی القاء نموده و آغارش، سه هفته تعطیلی کلاس ها و سرانجامش نامعلوم باشد ؟! آیا این روند با سیاستی که شما پیش گرفته اید و به مطالبات و حقوق دانشجویان در حرف و عمل رسیدگی نمی کنید پایان نیکویی در ذهن خواهد داشت؟!
آیا مصلحت نظام است که باعث شویم چندین هزار نفر (دانشجویان و خانواده ایشان)که تا قبل از تعطیلات عید به فکر ترقی و علم اندوزی بودند حال یاس و ناامیدی را پیشه کرده و آینده خویش و نظام اقتصادی کشورشان را مبهم پندارند؟!
مصلحت نظام این است که سرپرستانی که تنها چند سال بر مسندی هستند و حتی به تائید شورایعالی انقلاب فرهنگی نرسیده اند، ادغامی مخفی و مبهم را برای تنها دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی رقم بزنند؟
جناب آقای فرهادی
سالهاست که کشورمان از نظر اقتصادی در مضیقه است چرا که مدل اقتصادی استفاده شده در ایران عزیزمان مدلی غیر بومی است و اقتصاد کشورمان را بیمار و فلج کرده است. چنانچه مستحضر هستید دانشگاه تخصصی علوم اقتصادی یکی از معدود مراکز آموزشی است که به اقتصاد مقاومتی میپردازد و به آموزش کادر حرفهای موسسات مالی و بانکی اهتمام دارد.
حال با توجه به شرایط پیچیده استراتژیک و فشار تجریم ها آیا بهتر نیست به حفظ، پایداری، رشد و توسعه روزافزون چنین مراکز تخصصی بیندیشیم تا روزگاری از مدل اقتصاد بومی که دست پخت داخل کشورمان است استفاده کنیم؟!
این بود که بر خود واجب دانستیم مسائل مشکلات و نگرانی هایمان را با تکرار و توصیه در بازگو کنیم و هشدار دهیم که اگر اقدامی جهت حفظ حرمت اساتید و دانشجویان و اهتمامی به سوی اقتصادی مقاومتی و بومی فرموده مقام معظم رهبری صورت نپذیرد شاهد رشد قارچ گونه یاس و ناامیدی بر فضای بدنه دانشجویی و دل های مردمان ایران عزیزمان خواهیم بود.
منبع: خبرگزاری دانشجو